باید برای لحظه لحظه تیفور قصه گفت …

#ارسالی_از_همراهان

به مهدی عزیز:
باید برای لحظه لحظه ی تیفور قصه گفت
بر بند بند شرحه شرحه ی جانت به ناله گفت:
دومای خفته شاعر یک شعر دیگر است
زهرا به چشم رفته به بالین این سر است
مریم کنار آن درخت همیشه صبور بود
کودک میان آن همه شور و غرور بود
بابا تمام بغض فرو خورده اش به آسمان
تنهاترین پیام فاطمه باشد به کهکشان
مادر شروع قصه ی مهدی ،ستاره ی او
شایدکه این پَر سبزی است بر جنازه ی او
مرضیه انصاری.کاشان

شهید راه نابودی اسرائیل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *