#زندگی_به_سبک_مهدی (۷)
حدودا یکسال قبل شهادتش بود که نیاسر با خانواده آمدِه بود به زیارت پدر و مادر، ما هم اونجا بودیم. حدود ساعت ۹ صبح بچه های من و آقا مهدی طبق عادت همیشگی مشغول بازی با هم بودند. آقا مهدی تو حیاط داشت با گوشی موبایل صحبت میکرد. بهش گفتم بیا داخل هوا سرد هست و امکان داره سرما بخوری. بعد یک ربع که تماس اش تمام شد وارد اتاق شد و بهم گفت: نمی خواستم نیروهام که حدود ۲۰ روز هست ماموریت هستند و از خانواده شان دور شدن صدای بازی و شادی بچه ها رو بشنوند، چرا که شاید دلتنگ فرزندشان شوند. خیلی هوای نیروهایش را داشت و همان شد که جانش را برای نجات نیروهایش در زیر آتش داد.
شهدا را در همه حال یاد کنیم و با مطالعه زندگی آنها خودمون بهشون نزدیک کنیم …
برچسب هاخنده دشمن اسرائیل شهید راه نابودی اسرائیل شهید لطفی نیاسر شهید محمد مهدی لطفی نیاسر شهید مدافع حرم شهید مهدی لطفی شهید مهدی لطفی نیاسر فرمانده وظیفه فرمانده