#روز_معلم_مبارک استادی شهید محمد مهدی توی دانشگاه هم حکایت خودش را داشت، معمولا کلاس های ایشون چندتا ویژگی داشت، خیلی پر بار بود، کاملا شاد و آزاد بود البته شهید، قدرت خاصی برای کنترل کلاس داشت یعنی جمع بین قدرت علمی و علاقمندی بچه ها، یکی از شاگردانش میگه: اولین …
ادامه مطلبالسلام علیک یا علی بن موسی الرضا…
#ارسالی_از_همراهان السلام علیک یا ابالحسن یا علی بن موسی الرضا … شهید راه نابودی اسرائیل شهید محمد مهدی لطفی نیاسر شهید مهدی لطفی شهید لطفی نیاسر
ادامه مطلبخنده ای که همیشه برلب داشت…
#یادش_بخیر … اعزام شدیم برای مسابقات تیراندازی ارتش های جهان، اولین نمازی بود که در هند و در مسجدی واقع در حیدر آباد هندوستان میخواستیم بخونیم و متولی مسجد گفت حتما این کلاههارو باید بر سر بگذارید . شروع کردم به نماز خوندن که آقا مهدی با دیدن چهره من …
ادامه مطلبخدایا مارو شرمنده شهدا نکن
#پیشنهاد_مطالعه ازوقتی مهدی شهیدشده دوباربه این مطلب رسیدم که این هفت سال جنگی که توی سوریه بودخدامهدی روبه مابخشیده بوده.باراول بعدازدیدن فیلم “به وقت شام” بود وباردوم بعدازخوندن کتاب “مرتضی و مصطفی” .تازه فهمیدم مدافعان حرم باچه مشکلاتی دست وپنجه نرم میکردن وباشهادت نوبت به نوبت دوستاشون چقدر سختی کشیدن.خدایاماروشرمنده …
ادامه مطلببرشی از کتاب سلام بر ابراهیم
#پیشنهاد_مطالعه در میان شهدا تعدادی با عنوان «شهدای شاخص» نام برده می شوند که برای این شاخص بودن هر کدام دلایلی دارند. یکی با عنوان دانشمند هسته ای، دیگری با عنوان پدر موشکی، یکی دیگر با عنوان مسیح کردستان، یکی با عنوان نابغه اطلاعات و عملیات، یکی با عنوان شهید …
ادامه مطلبماندگان را تا ابد شرمنده کرد …
#ارسالی_از_همراهان ماندگان را تا ابد شرمنده کرد… شهید راه نابودی اسرائیل شهید محمد مهدی لطفی نیاسر
ادامه مطلبمواظب باش حقی بر گردنت نباشد !
#پیشنهاد_مطالعه شهید محمد مهدی لطفی نیاسر در نظرم یکی از محبوبترین شخصیت هاست. از من بزرگتر بود و همیشه در خانواده سعی میکرد مارا به طریقی مشغول کند. یادش بخیر وقتی برای تیراندازی همراهش میرفتیم یا حتی پیاده روی های بعدازنماز صبح به طور غیرمستقیم نصیحتمان میکرد. برشی از کتاب …
ادامه مطلببا این نمره میخواهی رو زمین هم بنشینی ؟
یادش به خیر اخوی بزرگ مهدی میگفت: یادش به خیر من روی مهدی تمرین پدر بودن میکردم، یه روز مهدی کارنامه اش را آورد، برخلاف همیشه نمره هاش خیلی خوب نبود، روش نشد بده به بابا ولی سرش را انداخته بود پایین و آورد توی زیرزمین پیش من، نگاهی کردم …
ادامه مطلببازهم دربدر شب شدم ای نور سلام
#ارسالی_از_همراهان باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام باز هم زائرتان نیستم از دور سلام با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام به سلیمان برسد از طرف مور سلام کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها باز از دوریت افتاده به کارم گره ها شهید راه نابودی اسرائیل …
ادامه مطلببا بند انگشتانت ذکر بگو !
#پیشنهاد_مطالعه چقدر راه و رسم شهدا به یکدیگر شبیه است! این صفحه از کتاب “یادت باشد” من را یاد خاطره ای می اندازد. نیاسر بودیم و با دایی مهدی، پشت سر اقاجون نماز جماعت میخواندیم، بعد از نماز به من گفت: ذکر حضرت زهرا(س) یادت نره ها ! من هم …
ادامه مطلب