عاشقانه های مهدی

✏️ عاشقانه های مهدی (۲۲) 🌹دستنوشته شهید محمدمهدی لطفی نیاسردرباره حسرت محرومیت از رفتن به هیئت، در ۱۶ سالگی: ✏️ «…من که آنقدر شور و هیجان داشتم برای رفتن به جلسهٔ هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام…» 🏴 شهید راه نابودی اسرائیل 🏴

عاشقانه های مهدی (۲۱) خدایا؛ بس که نالیدم دلم شش گوشه شدخدایا مرا امشب دردیست در دل. خدایا؛ بنده کجا می‌تواند از ارباب خود چیزی را بخواهد، بنده فقط باید ببیند که هر چه ارباب می‌خواهد آن را بخواهد؛خدایا آنچه را خواهم که تو خواهی. راضیم به رضایت فمن یتوکل …

عاشقانه های مهدی (۲۰) «بسم رب شهدا»_ امشب باز دلم هوای باریدن دارد._ امشب باز دلم می‌خواهد با خدای خودم صحبت کنم. _امشب باز دلم می‌خواهد خدا هق‌هق گریه‌هایم را بشنود شاید که نگاهم کند.«عشق است به آسمان پریدن عشق است»۲۴ فروردین ۱۳۸۱(اما افسوس که این‌بار در حرم راهم ندادند …

عاشقانه های مهدی (۱۹) من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم حرم امام ساعت ۲۲:۴۸ 🏴 شهید راه نابودی اسرائیل 🏴

عاشقانه های مهدی (۱۸) خدایا عیدی ما را فراموش نمی‌کنی 🌹⚊⚊⚊⚊⚊⚊🌹 🍃 شهید راه نابودی اسرائیل 🍃 🌹⚊⚊⚊⚊⚊⚊🌹

عاشقانه های مهدی (۱۷) «هو المحبوب» عزیزا، مهجور وصالم، رنجور غربتم؛ نوشدارو را برسان که غروب قلب را می‌فشارد. خدایا بر ما مپسند … 🌹⚊⚊⚊⚊⚊⚊🌹 🍃 شهید راه نابودی اسرائیل 🍃 🌹⚊⚊⚊⚊⚊⚊🌹

عاشقانه های مهدی (۱۶) «بسم رب الشهداء و الصدیقین» خدایا خدایا خدایا خدایا خدایا خدایا خدایا خدایا خدایا خدایا خدایا خدایا خدایا خدایا در دلم آشوب است، تو خوب می‌دانی. الهی زمان تنگ ظهور است، کمک کن تا خود را به کاروان اربابم برسانم. الهی دستان دراز شدهٔ ما را …

عاشقانه های مهدی (۱۵) «هو الرزاق» ای‌کاش در دل ذره‌ای شور و نوا بود احوال ما با حالت نی هم‌صدا بود الحمدلله الذی نتوکّل الیه – خدایا امروز با راه دادن ما به نقاط وصل آسمان و زمین بر ما منت نهادی چندیست که در میکدهٔ عشاق کسی نیست الحمدِ …

عاشقانه های مهدی (۱۴) خدایا به من لیاقت بده تا ذره ذره جوانی و عمرم را در راه توخرج کنم «الهی قو علی خدمتک جوارحی» خدایا دوست دارمتا ذرّه ذرّه جانم را از سرِ خستگی در راه تو بدهم. 🌹 شهید راه نابودی اسرائیل 🌹

عاشقانه های مهدی (۱۳) «هو اللّطیف» دیشب محبوبم راهی گسترده را پیش رویم گشاده بود. هر چه خواستم گفتم – هر چه گفتم او شنید – دیشب گویا مادر وساطت کرده بود – خدایا اگر ۴۰ شب را چون دیشب به من عطا کنی قول می دهم که برات کربلا …